۱۶ اردیبهشت ۱۳۳۱
درچنین روزی درجریده اطلاعات اعلام شد: «رسیتال آواز توسط ئولین باغچه بان پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۳۱ ساعت ۸ بعدازظهر درتالارفرهنگ همراه با پیانوی کارمن اسوریو برگزار می شود. برنامه از آثار: پیجینی اسکارلاتی، شوبرت، بیزه، سن سانس راول، فالیا وثمین باغچه بان. محل فروش بلیط فتواشکیت ورادیو مارکنی (خیابان استانبول )، کتابخانه هنرستان عالی موسیقی و روزیکشنبه درگیشه تالار فرهنگ».
بدنیست که دراین فرصت کوتاه، اشاره ای هم به شخصیت و آثارخانم باغچه بان داشته باشم . خانم ئولین باغچه بان، موسیقیدان، خواننده اپرا و نوازنده پیانو بود. او به همراه خانم فاخره صبا از بنیانگذاران اپرای تهران بودند. وی سالها آواز گروهی(کُر)هنرستان عالی موسیقی را رهبری میکرد. او زاده ترکیه بود و سالهای پایان عمرش را نیز در همانجا سپری کرد ،اما ایران را نیز وطن خود میدانست. او روح خود را ایرانی میدانست و عاشق ایران بود. معتقد بود که اگر «جسم کارهای هنری» او به ترکیه تعلق داشته باشد، «روح زندگی هنری و موسیقایی» اش به ایران تعلق دارد. او درگفتگویی، بزرگترین جایزهاش را مهر و محبت ایرانیان نسبت به خود میدانست. این گفته او بسیار معروف است که: «ترکیه وطن من است و من مثل یک درخت در آنجا رشد کردم، اما میوههایم در ایران به بار نشست و به همین علت هر دو کشور را دوست دارم و هر دو را وطن خودم میدانم. »
پیش بینی ازدواج مجدد «مارلون براندو» با خانم آنا کشفی
۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰
درچنین روزی جریده اطلاعات به نقل از خبری ازخبرگزاری یونایتدپرس، ازاحتمال بالای ازدواج مجدد «مارلون براندو» با همسر سابقش خانم«آنا» کشفی خبرداد. دراین خبرترجمه شده آمده است که: «چندی قبل شایع شد که مارلون براندو،هنرپیشه مشهور(پس از متارکه با زن ۴۵ ساله مکزیکی)، می خواهد مجدداً با همسرسابقش یعنی خانم آنا کشفی ازدواج کند. گرچه اختلافات وکشاکش دادگاهی میان آن دو، شاید مانع از این وصلت مجدد شود.»
درادامه این خبرآمده است:«آخرین مرحله محاکمات مارلون براندو و خانم آنا کشفی (همسر سابق او )که اکنون دریکی از دادگاه های امریکا درجریان است، مربوط به بچه سه ساله آنهاست و با صادرشدن رای دادگاه، تکلیف فرزند آنها نیز روشن خواهدشد. چندی قبل مارلون براندو شکایتی علیه خانم آنا کشفی به دادگاه تسلیم کرده بود ودرآن به این که وی اجازه نمی دهدبچه خردسال خودرا ملاقات کند، اعتراض کرده بود. با این حال روزنامه هرالد اکسپرس ازقول خانم آنا کشفی نوشته است که مارلون براندوخیلی علاقه مند است با همسرسابق خود مجدداً زندگی کند، ولی ازدواج آنها به خاطر طفل ۹ماهه ای که زن مکزیکی مارلون براندو ازاو دارد، این امکان را به آنها نخواهد دادو مارلون براندو هم گفته است که چنانچه آناکشفی موافق به بازگشت به زندگی باشد،اوحاضراست که همسرمکزیکی خودرا طلاق دهد،اما خانم آنا کشفی حاضربه این کارنشده است.».
برگزاری دوره چهاردهم فستیوال کن با فیلم «خروج» و بازی پل نیومن
۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰
درچنین روزی درخبری درجریده اطلاعات اعلام شد که: «چهاردهمین فستیوال کان، روزسوم مه با شرکت ۲۹ ملت افتتاح شد. برفرازکاخ فستیوال کان، پرچم های این کشورها به اهتزاز درآمده اند. مراسم فستیوال بانمایش یک فیلم از «اتوپرمینجر» به نام اگزودوس ( یعنی خروج ) ساخته امریکا شروع شدو جزو فیلم هایی بود که مورد قضاوت قرار نمی گرفت.»
درباره این فیلم باید بگویم که بسیاری از منتقدین اروپایی معتقدند که این فیلم درژانر درام جنگی است که درسال ۱۹۶۰ توسط اُتو لودویگ پرمینجر، کارگردان و فیلمنامهنویس آمریکایی، زاده اتریش-مجارستان ساخته شد. محتوای آن صهیونیستی است و درشکل گیری صهیونیزم و حمایت از اسرائیل موثربوده است. درباره تاریخچه جشنواره فیلم کن هم این نکته را اضافه کنم که شروع کار این فستیوال به اواخر دهه ۳۰ بازمیگردد. این رویداد سینمایی معتبر در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۰ به علت مشکل بودجه برگزار نشد و در سال ۱۹۵۱ ، زمان برگزاری جشنواره کن به بهار منتقل شد. در دهه ۱۹۵۰ میلادی، زمان برگزاری جشنواره، از ماه سپتامبر به آوریل تغییر یافت و از سال ۱۹۵۵ میلادی، نخل طلا به عنوان جایزه اصلی جشنواره کن معرفی شد. موقعیت جشنواره کن در سالهای ۱۹۶۰ در جهان فرهنگ و هنر تثبیت شد و از آن زمان به عنوان معتبرترین جشنواره فیلم در جهان شناخته میشود.
افتتاح نخستین درایوین سینما درتپه های تهران پارس
۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰
درچنین روزی درجریده اطلاعات با چاپ یک آگهی، از آغاز به کار نخستین درایوین سینمای کشور درتپه های تهران پارس خبرداده شد. درایوین سینمای تهران پارس ۱۰روز قبل ازآن درعصر سه شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۴۰با حضورجمع کثیری از رجال و محترمین طبق دعوت قبلی با خانواده های شان مورد بهره برداری آزمایشی قرارگرفته بود.این سینمای پیشرفته در روز شانزدهم اردیبهشت با نمایش «پطرفوس،دزد میلیون ها» که درآلمان تهیه وبه فارسی دوبله شده است، افتتاح شد.
برای رفتن به این سینما وتماشای فیلم وبازگشت، لازم نبود زحمت پیاده شدن از اتومبیل را به خود راه دهند.در ورودی سینما اتومبیل خود راکنار گیشه نگه می داشتند وبلیت ورودی تهیه می کردند. شماره روی بلیت،جای شخص رادرسالن سینما مشخص می کرد. سالن سینما در یک سطح ۳۲ هزار متری قرار داشت و ۲۸۴اتومبیل می توانستند درآن آمد ورفت کنند. درنتیجه، همانطور که دراتومبیل نشسته بودند، وارد سالن سینما می شدند و در جای مخصوص خود قرار می گرفتند ودر اتومبیل به تماشای فیلم می پرداختند. درکنارهر جایگاه اتومبیل، یک میله فلزی از زمین سردرآورده که به سرآن دو بلندگونصب کرده بودند. به مجرد این که اتومبیل در جای مخصوص خود قرار می گرفت، مأمور بلندگوها در کنار آنهاحاضر شده و یک بلندگو تحویل می داد. بلندگو طوری ساخته شده بودکه از داخل به شیشه اتومبیل نصب می شد و کم و زیاد کردن صدای آن، به اختیارافراد داخل اتومبیل بود. سالن بزرگ درایوین سینما طوری ساخته شده بودکه فاصله همه اتومبیل ها تا پرده سینما تقریباً یکی بود و در نتیجه برای هر اتومبیل که از یک نفر تا شش نفردر آن باشند، فقط پانزده تومان گرفته می شد.مسوولین سینما برای کسانی که اتومبیل ندارند، در یک محوطه چمن، میزوصندلی چیده بودندکه به راحتی خانه خودشان می توانستند ازفیلم استفاده کنند.
سینماهای تهران و اکران فیلم«بیوه های خندان»فردین
۱۶ اردیبهشت۱۳۴۰
درچنین روزی چاپ یک اعلان درجریده اطلاعات حکایت از آن داشت که بزرگترین گروه سینمایی پایتخت، آماده اکران فیلم «بیوه های خندان »هستند که در آن ژاله علو ، تهمینه و فرانک میرقهاری، نقش بیوه های خندان رابه عهده داشتند و نقش های اصلی نیز به عهده فردین ، ظهوری ، سارنگ و همایون بود. بیوههای خندان، فیلمی به کارگردانی ونویسندگی «نظام فاطمی»، محصول سال ۱۳۴۰ بودو داستان آن مربوط به یک مکانیک جوانی بود که آرزو داشت روزی پولدار بشود....
انتشار سه کتاب داستان جدید از فریده گلبو
۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۳
درچنین روزی درجریده اطلاعات اعلام شدکه سه مجموعه داستان جدید به نام های: بن بست، خوش درخشید ولی، و بیست و چهارساعت آزادی از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
درباره این نویسنده خوب وبی ادعای ادبیات داستانی معاصرباید بگویم که اوداستاننویس پژوهشگری متولد ۱۳۲۹ بودکه از سنین نوجوانی فعالیت خود در عرصه روزنامهنگاری را با مجله فردوسی به سردبیری محمود عنایت آغاز کرد. گلبو در این دوره به تلخیص رمانهای نویسندگان سرشناسی همچون جک لندن و انوره بالزاک پرداخت.
او نخستین رمان خود یعنی «جاده کور» را قبل از ۲۰ سالگی تألیف کرد. پس از آن در رشته روزنامهگاری دانشگاه تهران شروع به تحصیل کرد و سالهای بسیاری را در کسوت معلم در دبیرستانهای تهران به تدریس ادبیات فارسی گذراند. کسب جایزه قلم زرین برای کتاب «حکایت روزگار»، ترجمه کتاب« دوغریب» به زبان انگلیسی، اقتباس فیلم«شیرین»ساخته عباس کیارستمی از کتاب خسرو و شیرین و همچنین فیلم«نیمه پنهان» تهمینه میلانی از کتاب« بعد از عشق»، از جمله آثار اوست.
شما چه نظری دارید؟